معرفی کتاب

معرفی کتاب ثروتمندترین مرد بابل

خلاصه نوشته
  • تهیه و ارائه نرم افزارهای سفارشی
  • تجزیه و تحلیل کلیه ی اطلاعات(اکسل، دیتابیس و ...)
  • تهیه و ارائه گزارشات، نمودار و داشبوردهای مدیریتی
  • ارائه نرم افزارهای تحت ویندوز، وب و موبایل
  • انجام امور دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی و فروش
  • طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی

کتاب ثروتمندترین مرد بابل (The Richest Man in Babylon) مشهورترین کتاب جورج ساموئل کلاسون (George Samuel Clason) (۱۹۵۷-۱۸۷۴)، نویسنده آمریکایی است.

این کتاب درباره‌ی موفقیت‌های شخصی هر یک از ماست؛ موفقیت به معنای دستاوردهای حاصل از توانایی‌ها و تلاش‌های ماست. آمادگی مناسب، کلید موفقیت ما به شمار می‌آید. بی‌شک اعمال ما توسط افکار ما جهت‌دهی می‌شوند و همین‌طور افکار ما جهت خود را از فهم و درک ما می‌گیرند.

ثروتمندترین مرد بابل

دانش و آگاهی مالی، به عنوان راه علاج درد بی‌پولی در این کتاب معرفی می‌شود. در واقع، هدف این کتاب، ارائه‌ی دانشی است به جهت پول درآوردن، نگهداری پول و بالاخره بیشتر کردن پس‌انداز شما. بی‌شک، بلندپروازی موفقیت مالی با علم به این دانش میسر می‌گردد.

سفری می‌کنیم به بابل، مَهدی که در آن اصول اولیه‌ی مالی پایه‌ریزی شده است و هنوز در سراسر دنیا از آن استفاده می‌شود.

بنا به توصیه‌ی نویسنده، علاوه بر آرزوی رسیدن به موفقیت مالی و افزایش حساب‌های بانکی، دستاوردهای مالی کلان و راه حل برای خلاصی از مسائل مالی، از جمله انگیزه‌ها و افکاری است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ چنانچه بسیاری از خوانندگان مشتاق از سراسر دنیا این نکته را تأیید کرده‌اند.

همچنین نویسنده از فرصت استفاده کرده و از هیئت اجرایی مشاغل به جهت پخش نسخه‌های فراوان این کتاب در میان دوستان و بستگان، کارمندان و انجمن‌ها، نهایت سپاس و تشکر را ابراز می‌کند. هیچ تأیید و حمایتی از این بالاتر نیست که افراد با به‌کارگیری این اصول اولیه، به‌تدریج به موفقیت‌های مهم و چشمگیری دست یافته‌اند.

جورج ساموئل کلاسون

جرج ساموئل کلاسون( 7نوامبر 1874-7 آپریل 1957)، مشهور به جرج کلاسون درلویسیانا، میسوری به دنیا آمد و در ناپای کالیفرنیا درگذشت. درطول عمر هشتاد و دو ساله اش یک سرباز، بازرگان و نویسنده بود. او در طول جنگ اسپانیا-آمریکا در ارتش ایالت متحده خدمت کرد. کلاسون دو شرکت را راه اندازی کرد، شرکت نقشه برداری کلاسون ازدنور کلرادو و شرکت چاپ و نشرکالسون. شرکت نقشه برداری کلاسون اولین شرکتی بود که راه اطلس در ایالت متحده و کانادا را منتشر کرد .

جورج ساموئل کلاسون

جرج کلاسون در نوشتن نشریه های آموزنده درباره ی صرفه جو بودن و کسب موفقیت های مالی مشهور بود. وی در سال 1926 شروع به نوشتن نشریه ای با استفاده از داستان بابل قدیم کرد. بانک ها و شرکت های بیمه شروع به انتشار داستان ها و تمثیل ها نمودند، ومشهورترین آن ها در کتاب ثروتمندترین فرد بابل گردآوری شده بود. کتاب کلاسون “پیشرفت در ثروت ” به نام ثروتمندترین فرد دربابل دوباره نام گذاری شد. کلاسون دوبار ازدواج کرد،بار اول با ا یدا آن ونبل و بار دوم با آنا برت ازدواج کرد.

قسمت هایی خواندنی از کتاب ثروتمندترین مرد بابل
همیشه امیدوار بودم که روزی خدایان به خاطر اعمال شایسته‌ام مرا خوشبخت کنند، اما هیچ‌گاه چنین نشد.
” یک انسان آزاد، زندگی را به همراه یک‌سری مشکلات می‌بینید که باید حل شود و آن‌ها را حل می‌کند، در حالی که یک برده گله و شکایت می‌کند که آخر از دست من چه کاری ساخته است؟ من که فقط یک برده‌ام. “
یک انسان آزاد، زندگی را به همراه یک‌سری مشکلات می‌بینید که باید حل شود و آن‌ها را حل می‌کند، در حالی که یک برده گله و شکایت می‌کند که آخر از دست من چه کاری ساخته است؟
ثروت مانند درختی است که از یک دانه‌ی کوچک شروع به رشد می‌کند. اولین سکه‌ی مسی که تو پس‌انداز می‌کنی همانند کاشت دانه‌ای است که رشد می‌کند و به درخت ثروت تبدیل می‌شود. هرچه زودتر این دانه کاشته شود زودتر به درختی تنومند تبدیل می‌گردد. اگر این درخت صادقانه تغذیه شود و با پس‌انداز ثابت آبیاری شود، خیلی زود با رضایت خاطر به زیر سایه‌ی آن به آرامش خواهی رسید
 داشتن خانه‌ای از خود و مراقبت از آن، مایه‌ی افتخار و غرور می‌شود؛ به انسان اعتماد به نفس می‌بخشد و تلاش او را مضاعف می‌کند. از این رو، سفارش می‌کنم که هر کسی صاحب سقفی شود که هم خود و هم خانواده‌اش را در پناه گیرد.
 اگر برای خودم کاری را تعیین بکنم، هر چند کاری پیش پا افتاده، باید آن کار را کامل به سرانجام برسانم، در غیر این صورت چطور می‌شود با اعتماد به نفس کارهای مهم را به انجام رساند؟
 اگر او قدر کارت را ندانست، ناراحت نشو. به خاطر داشته باش، کاری که خوب انجام بشود، برای خود آدم خوب است. کار از آدم انسانی بهتر می‌سازد.
خوب است که گره از مشکل کسی باز کنی. خوب است که سایه‌ی شوم سرنوشت را از روی زندگی کسی برداری. این کار به پیشرفت و بیشتر شدن شهروندان کارآمد در جامعه می‌انجامد؛ اما کمک باید معقول باشد. نه مثل خر کشاورز که برای کمک به دیگران بار آن‌ها را هم به دوش خود بگذاریم
مطمئن باش که یک کیف هر چقدر هم که از پول پر باشه اگر جریان سکه‌های طلا به آن قطع بشه و دوباره پر نشه خیلی زود خالی می‌شه
من پیشنهاد می‌کنم که شما از دانش و آگاهی آلگامیش استفاده کنید و به خودتان بگویید: «یک بخش از کل درآمدم مال من است که باید نگه دارم» در هر ساعت از هر روز با خودتان این موضوع را تکرار کنید.
 اگر ماهیگیری برای صید بیشتر، سال‌ها عادت ماهی‌ها را مورد بررسی قرار دهد آیا شما او را ماهیگیری خوش‌شانس خطاب می‌کنید. فرصت، الهه‌ی مغروری است که وقت خود را برای کسانی که آماده نیستند هرگز تلف نمی‌کند.
مروری بر کتاب ثروتمندترین مرد بابل

بابلی‌ها کارشناسان امور مالی و بازرگانان باهوشی بودند؛ تا جایی که ما می‌دانیم آن‌ها اولین کسانی بودند که پول، سفته و حق مالکیت را ابداع کردند.

با گذشت هزاران سال دیوارهای غرورآفرین فروریخت، اما دانش بابل همچنان باقی مانده است؛

  • پول وسیله‌ای است برای اندازه‌گیری موفقیت‌های زمینی.
  • پول امکان رسیدن به بهترین لذت‌های زمین را فراهم می‌آورد.
  • پول برای کسانی فراوان می‌شود که این قوانین ساده را بفهمند و به‌کار گیرند.
  • امروزه پول با همان قوانینی اداره می‌شود که شش هزارسال پیش کنترل می‌شد؛ زمانی که خیابان‌های بابل پر بود از مردان ثروتمند.
هفت راه علاج برای کیسه‌های خالی از پول

اگر شما در این سال‌ها فقط به ادامه‌ی حیات بسنده کرده‌اید و نه بیشتر، به این دلیل است که شما از روش و قانون ثروت‌اندوزی بی‌خبرید و از پس‌انداز کردن چیزی نمی‌دانید. ثروت، توانایی هر چیز خوب را دو چندان می‌کند؛ «ثروت یعنی قدرت. با ثروت خیلی چیزها ممکن می‌شود، اما نحوه‌ی استفاده همه‌ی ما از ثروت مثل هم نیست.

آیا رازی برای تحصیل ثروت وجود دارد و می‌شود آن را آموزش داد؟

عظمت بابل جاودانه است. شهرت این شهر باستانی به سبب وجود گنجینه‌های باور نکردنی طلاست. اما از اول ثروتمندترین شهر دنیا نبود. ثروت بابل حاصل دانش و آگاهی مردمان سخت‌کوش آن است. آن‌ها اولین مردمانی بودند که راه رسیدن به ثروت را فرا گرفتند. عظمت بابل جاودانه است. شهرت این شهر باستانی به سبب وجود گنجینه‌های باور نکردنی طلاست.

اما از اول ثروتمندترین شهر دنیا نبود. ثروت بابل حاصل دانش و آگاهی مردمان سخت‌کوش آن است. آن‌ها اولین مردمانی بودند که راه رسیدن به ثروت را فرا گرفتند.

هفت راه علاج را به همه‌ی کسانی که می‌خواهند سکه‌های فراوان طلا داشته باشند، توصیه می‌کنم. در هر روز یک راه علاج را برای شما توضیح می‌دهم. با دقت گوش کنید. مناظره کنید. با یکدیگر بحث کنید تا کامل و دقیق یاد بگیرید. باشد که شما هم دانه‌های سرمایه را در کیف خود بکارید. برای شروع باید هر یک از شما به طور عاقلانه ثروتی برای خود فراهم آورد. فقط با این شرط شما واجد صلاحیت هستید و تنها پس از آن می‌توانید این حقایق را به دیگران نیز یاد بدهید.

به روش‌های ساده شما یاد می‌گیرید که چگونه کیفتان را پر از پول کنید. این اولین گام برای رسیدن به ثروت است. اهمیت گام اول به حدی است که بدون آن نمی‌توان قدم‌های بعدی را محکم برداشت و صعود مسیر میسر نخواهد شد.

حال اولین راه علاج را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

پول جمع کردن را شروع کن

کار کردن و داشتن درآمد امتیازهای هستند که برای رسیدن به موفقیت بسیار حائز اهمیت‌اند. شما هر شغلی که داشته باشید، چه تاجر، چه کارگر پول در می‌آورید. هر درآمدی جویباری است از طلا که بخشی از آن به کیف پولتان وارد می‌شود؛ بنابراین در کیف پول هر یک از شما جویباری از سکه‌های ریز و درشت طبق توان و درآمدش ریخته می‌شود. این‌طور نیست؟

چه چیزی را بیشتر می‌خواهی؟ آیا رضایت خاطر تو در خواسته‌های روزمره‌ات مثل جواهرات، لباس و زیورآلات و غذای بیشتر خلاصه می‌شود؛ چیزهایی که به‌سرعت تمام یا فراموش می‌شوند؟ یا چیزهایی اساسی مثل طلا، زمین، گله گاو و گوسفند، کالاهای تجاری، سرمایه‌های درآمدزا؟ سکه‌هایی که تو از کیف پول برداشته‌ای آن خواسته‌های روزانه را برآورده می‌سازد. سکه‌هایی که در آن باقی گذاشته‌ای خواسته‌های اساسی را برآورده می‌سازد.

این اولین راه علاجی است که من برای کیف خالی از پولم پیدا کردم. از هر ده سکه، یک سکه در کیف باقی می‌ماند. نه سکه برای مخارج برداشته می‌شود. این موضوع را بین خودتان به بحث و مناظره بگذارید. اگر کسی این روش را مغایر با حقیقت می‌داند فردا آن را ثابت کند.

هزینه ها را کنترل کن

چگونه می‌شود یک‌دهم درآمد را در کیف پول نگه داشت در حالی که همه‌ی درآمد هم برای مخارج ضروریمان کفایت نمی‌کند.

هزینه‌های ضروری را با خواسته‌هایتان اشتباه نکنید. هر یک از شما به اتفاق خانواده‌، خواسته‌هایی دارید که بیشتر از درآمد شماست؛ بنابراین آیا تا کنون درآمدتان را صرف این خواسته‌ها کرده‌اید. یا خواسته‌های زیادی مانده که هنوز برآورده نکرده‌اید.

خواسته‌های هر کسی بیشتر از حدی است که بتواند آن‌ها را برآورده نماید. شاید فکر کنید به خاطر ثروت زیادم همه‌ی خواسته‌ها و آرزوهایم برآورده می‌شود؛ اما این فکر غلطی است. زمانی که در اختیار من هست، محدود است. همچنین برای قدرت و توان من محدودیت‌هایی وجود دارد. شاید برای سفر، خورد و خوراک و حتی برای شادی من هم محدودیت‌هایی وجود داشته باشد.

باید گفت همان‌طور که ریشه‌ی علف‌های هرز در هر زمینی رشد می‌کنند، خواسته‌ها و آرزوهای آدمی در هر موقعی که امکان برآورده شدنشان مهیا باشد، بدون هیچ محدودیتی رشد می‌کنند. آرزوهای تو متعدد و فراوان اما راه‌های ارضای آن‌ها معدود و محدود است.

عادت‌های زندگی خود را با دقت بررسی کنید. خیلی وقت‌ها هزینه‌های معینی هستند که کاهش یا ریشه‌کن کردن آن‌ها عاقلانه‌ترین کار است. این شعار را به خاطر بسپارید: ارزش هر سکه‌ای که خرج می‌شود صد در صد افزایش می‌یابد.

خرج‌های لازم و ضروری را انتخاب کنید و همچنین خرج‌هایی که ممکن است از نُه‌دهم درآمدتان هزینه شوند، بقیه‌ی خرج‌ها را خط بزنید. به غیر از آرزوهای بزرگ رنگارنگ که حاصلی جز پشیمانی ندارند، همه چیز را در نظر بگیرید.

سپس هزینه‌ها را بودجه‌بندی کنید. به آن یک‌دهم که در کیف خود گذاشته‌اید دست نزنید، این آرزوی بزرگ شماست که به تحقق می‌رسد. با بودجه‌ی خود کار کنید و تعدیل و تنظیم بودجه را ادامه دهید. به جهت کمک به پرپول شدن کیفتان، بودجه را معاون اول خود قرار دهید.

هدف از بودجه، کمک به پر پول شدن کیف پول شماست. بودجه شما را در داشتن ضروریات و تا جایی که امکان داشته باشد شما را در رسیدن به دیگر خواسته‌هایتان یاری می‌دهد. همچنین با حمایت بودجه، شما قادر به تشخیص خواسته‌های همیشگی خود از آرزوهای سطحی و موقتی خود خواهید شد. بودجه‌ی شما، همانند صاعقه‌ای درخشان در غاری تاریک، نشتی‌های کیف پولتان را نشان می‌دهد و به کمک آن می‌توانید جلوی نشتی‌ها را بگیرید و هزینه‌ها را در جهت اهداف مشخص و ارضاکننده کنترل کنید.

این دومین راه علاج برای کیف‌های بی‌پول است. به کمک بودجه پرداخت هزینه‌های ضروری، تفریحی و ارضای خواسته‌های ارزشمند تأمین می‌شود بی‌آنکه بیشتر از نُه‌دهم درآمدتان خرج گردد.

طلایت را چند برابر کن

به تلاش خود برای پر پول کردن کیف بی‌پولتان ادامه دهید. خود را موظف کنید که یک‌دهم درآمدتان را در کیف باقی گذارید. با کنترل هزینه‌ها، رشد پس‌انداز شما حفظ می‌شود. حال وقت آن رسیده است که پس‌انداز شما را بر سر کار گذاریم و آن را افزایش دهیم.

وجود طلا در کیف برای صاحبش ارضاءکننده و برای روح آدم خسیس، مایه‌ی خوشحالی است؛ اما این طلا هیچ درآمدی ندارد، شاید طلای حاصل از درآمدتان را فقط در ابتدای کار نگه داریم. درآمدهای حاصل از طلا ثروت ما را فراهم می‌آورد.

چگونه می‌شود طلای خود را به کار گرفت؟ چطور با کسب درآمد منطقی طلای شما به‌سرعت زیاد می‌شود.

بدانید که ثروت هر کسی به سکه‌های درون کیفش نیست؛ بلکه به درآمدش هست، به جویبار طلایی که دائماً به کیف پولش جریان دارد و همیشه کیفش پر از پول است.

پس این سومین راه علاج برای کیف‌های پول است، با به کار گرفتن هر سکه، سکه‌ای دیگر از جنس خودش تولید می‌شود. درست مثل گله بز و گوسفند که تولید مثل می‌کنند، سکه برای شما درآمد می‌آورد. جویباری از ثروت که دائماً به کیف پولتان جاری می‌شود.

پس‌اندازت را حفظ کن

بدبختی عاشق نشانه‌های براق است. طلای موجود در کیف پول باید به دقت حفظ شود؛ در غیر این صورت از دست می‌رود. برای صاحبان طلا، فرصت‌های وسوسه‌کننده پیش می‌آید که به نظر می‌رسد با سرمایه‌گذاری در پروژه‌های ظاهر فریب سرمایه‌ی شخص چند برابر می‌شود. بیشتر اوقات دوستان و آشنایان با اشتیاق چنین سرمایه‌گذاری‌هایی را شروع می‌کنند و به اصرار از صاحبان طلا می‌خواهند که سرمایه‌ی خود را در اختیار آنان قرار دهند.

اولین اصل سرمایه‌گذاری، ایجاد امنیت برای اصل سرمایه است. آیا فکر کردن به درآمدزایی بیشتر با احتمال از دست رفتن اصل سرمایه کار عاقلانه‌ای است؟ من می‌گویم نه!

جریمه‌ی ریسک برابر است با ضرر احتمالی. پیش از دادن پس‌اندازتان هر قول و تضمینی را به‌دقت بررسی کنید تا از سالم پس گرفتن آن اطمینان حاصل نمایید. سریع پولدار شدن، رؤیای رمانتیکی است که فرد را به بیراهه می‌کشاند.

بیش از هر اقدامی، به هر کسی که می‌خواهید وام دهید، از اعتبار این شخص در امر سرمایه‌گذاری و توانایی او در پس دادن وام اطمینان حاصل کنید. قرار نیست ندانسته گنجینه‌ی زحمت کشیده‌ی خود را حاضر و آماده به کسی تقدیم کنید. پیش از سرمایه‌گذاری در هر زمینه‌ای، لازم است آگاهی کامل از خطرات احتمالی داشته باشید.

و این چهارمین راه علاج برای کیف‌های بی‌پول است که اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. اگر از خالی شدن کیف پولت جلوگیری کنی روزی کاملاً پر خواهد شد؛ تنها با سرمایه‌گذاری در جایی که اصل سرمایه در امان باشد، پس‌انداز خود را می‌توانی از ضرر حفظ کنی، جایی که اگر خواستی امکان پس گرفتن آن باشد و اجاره بهای آن را بگیری. با افراد عاقل و باتدبیر مشورت کن. توصیه‌ی دلالان با تجربه‌ی طلا را جدی بگیر. با استفاده از دانش آنان پس‌انداز خود را از سرمایه‌گذاری نا امن حفظ کن.

خرید خانه؛ یک سرمایه‌گذاری سودآور

اگر فردی نُه سهم از درآمدش را برای مخارج زندگی و لذت بردن از زندگی کنار بگذارد و اگر توانست بدون ایجاد ذره‌ای خلل در رفاه و آسایش خود سهمی از این نه سهم را به سرمایه‌گذاری سودآور اختصاص دهد پس رشد پس‌انداز او خیلی سریع‌تر خواهد شد.

بیشتر مردان ما در بابل برای خانواده‌ی خود جا و مکان مناسبی تهیه نمی‌کنند. آن‌ها به صاحب‌خانه‌های سختگیر اجاره‌های بالایی پرداخت می‌کنند؛ در صورتی که این خانه جایی برای پرورش گل و گیاه ندارد تا قلب زن شاد شود و فرزندانشان جز در کوچه جایی برای بازی و سرگرمی پیدا نخواهند کرد. داشتن خانه‌ای از خود و مراقبت از آن، مایه‌ی افتخار و غرور می‌شود؛ به انسان اعتماد به نفس می‌بخشد و تلاش او را مضاعف می‌کند. از این رو، سفارش می‌کنم که هر کسی صاحب سقفی شود که هم خود و هم خانواده‌اش را در پناه گیرد.

کسانی که در پی خانه و زمین برای خانواده‌ی خود هستند مطمئن باشند که افراد وام‌دهنده با میل و رغبت خواسته‌ی آنان را در نظر می‌گیرند. اگر بتوانی سهم نسبتاً خوبی از مبلغ لازم را تهیه کنی، آنان فوراً قرض تو را به بنا و معمار می‌دهند چرا که این‌چنین هدفی در نظر آنان قابل تحسین و درخور ستایش است.

پنجمین راه علاج کیف‌های بی‌پول به شمار می‌رود. خرید خانه یک سرمایه‌گذاری سودآور است.

داشتن درآمد؛ تضمین کن که در آینده درآمدی خواهی داشت

زندگی هر کسی از کودکی تا پیری ادامه می‌یابد. این مسیر زندگی است و هیچ‌کسی نمی‌تواند از مسیر دیگری، زندگی را ادامه دهد. از این رو، باید گفت برای روزهای آتی، روزهایی که دیگر جوانی رفته و برای آرامش و حمایت خانواده در روزهایی که دیگر نان‌آور خانواده در کنار آن‌ها نیست، داشتن درآمدی مناسب برای هر کسی امری ضروری و لازم است. یاد بگیرید که چطور یک کیف پر از پول برای روزهایی که کمتر می‌توانید کار کنید فراهم نمایید.

فردی که با آگاهی از قوانین ثروت، پس‌انداز درآمدزا به دست می‌آورد، باید به فکر روزهای آینده نیز باشد. باید برای سرمایه‌گذاری‌های مطمئن و بادوام برنامه‌ریزی کرد تا در آینده موجود و برقرار باشد. شاید خرید خانه یا زمین به منظور داشتن درآمدی در آینده مورد توجه قرار گیرد. اگر این انتخاب عاقلانه و برحسب فایده و ارزش آن‌ها در آینده باشد؛ هدف ما را به‌خوبی تأمین می‌کند.همچنین با وام دادن کمی پول، شاهد افزایش منظم آن خواهید بود.

این ششمین راه علاج برای کیف‌های بی‌پول است. پیشاپیش تدارکات لازم را برای نیازهای سال‌های پیری و حمایت از خانواده‌ی خود فراهم آورید.

درآمدت را بیشتر کن؛ توانایی پول درآوردنت را بیشتر کن

اما این‌بار حرف من در مورد طلا نیست بلکه در مورد خودتان است. شما که با لباس‌های رنگارنگ در اینجا نشسته‌اید می‌خواهم با شما از چیزهایی صحبت کنم که در ذهن و زندگی مردمان است که در له یا علیه موفقیت آنان کار می‌کند.

هر کاری پیش از انجام و تکمیل به صورت یک آرزو است. آرزوهای تو باید قاطع و جدی باشند. آرزوهای کلی، آرزوهای ضعیفی هستند. آرزوی پولدار شدن آرزوی باطلی است، اما آرزوی داشتن پنج سکه‌ی طلا آرزوی ملموسی است و هر کسی می‌تواند آن را پیگیری کند و به سرانجام برساند.

هر چه سطح علمی ما بیشتر باشد درآمد بیشتری کسب می‌کنیم. هر کس که در زمینه‌ی کاری خود به دنبال فن یا دانش بیشتری است، پاداش خیلی خوبی می‌گیرد. اگر صنعتگر است، به دنبال یادگیری شیوه‌های جدید از استادان ماهر باشد. اگر در دیوان عدالت یا در درمانگاه کار می‌کند با دیگر همکاران به تبادل افکار و مشورت بپردازد. اگر تاجر است همواره به دنبال کالاهایی با کیفیت مرغوب و در عین حال با قیمت کمتر باشد.

امور کاری همیشه در حال تغییر و تحول است؛ زیرا انسان‌های تیزهوش به دنبال مهارت‌های بهتری هستند تا خدمات بهتری در اختیار مشتریان خود قرار دهند؛ بنابراین، به همه توصیه می‌کنم که در خط مقدم پیشرفت حاضر باشند و بی‌تحرک نباشند که در غیر این صورت، از قافله عقب می‌افتند. به همراه تجربه‌های مفید، نکات ظریف و مهمی وجود دارد که به پر بار شدن زندگی بشر کمک می‌کنند. اگر کسی به خودش احترام می‌گذارد، پس باید این کارها را به ترتیب زیر انجام دهد:

این هفتمین راه علاج برای کیف‌های بی‌پول است. پس تلاش کنید و این حقایق را به کار گیرید. باشد که شما پولدار و ثروتمند شوید. به پیش روید و این حقایق را یاد دهید؛ باشد که آنان نیز در ثروت فراوان شهر عزیزمان سهیم شوند.

ثروتمندترین مرد بابل

ثروتمندترین مرد بابل کیست؟

داستان از آنجایی شروع شد که در دوران بابلی ها، بنسیر و کوبی نزد آرکاد که ثروتمند ترین فرد بابل بود رفتند و از او راز ثروتمند شدنش را پرسیدند.

آنها ابراز کردند با اینکه بیشتر و سخت تر از او کار میکنند اما همچنان در فقر به سر میبرند و آرکاد هر روز ثروتمندتر از دیروز است. آرکاد مدتی سکوت کرد و بعد لب به سخن گشود. او گفت که زمانی همانند کوبی و بنسیر سخت کار میکرده تا اینکه یک روز با مرد ثروتمندی معامله ای انجام داده.

آرکاد ادامه میدهد : “در ازای افشای راز ثروتمند شدن،  کتیبه های درخواستی آن مرد ثروتمند را برای او نوشتم…” مرد ثروتمند قبول کرد و هم پیمان شدند تا هر روز در ازای یک کتیبه، یک بخش از راز ثروتمند شدن را به آرکاد بیاموزد.

و آرکاد در آخر گفت : “من مسیر ثروتمند شدن را یافتم”

و ادامه داد : “اما فقط با یک شرط به شما آموزش میدهم تا شما نیز آنرا با هم کیش هایتان به اشتراک بگذارید تا تمام مردم بابل ثروتمند شوند… این مسیر قابلیت ثروتمند کردن هرآنکه در آن قدم بردارد را دارد.

داستان زندگی آرکاد، ثروتمندترین مرد بابل

داستان‌های ابتدایی کتاب درباره مردی ارابه‌ ساز با نام بن‌سیر است. بن‌سیر دوستی نوازنده به نام کوبی دارد و هر دو در فقر و تهیدستی زندگی می‌کنند. تصمیم هر دو دوست برای ثروتمند شدن سرآغاز داستان است، این دو به نزد دوستی قدیمی رفته و از او راه ثروتمند شدن را جویا می‌شوند. این دوست قدیمی آرکاد و همان ثروتمندترین مرد بابل است که راه پرفراز و نشیبی را برای رسیدن به موقعیت کنونی خود پیموده است و با شرح داستان زندگی‌اش به کمک دوستان خود می‌شتابد.

آرکاد، ثروتمندترین مرد بابل داستان خود را در این کتاب شرح می‌دهد، برای مثال در داستان اول و دوم این مجموعه او به قصه از دست دادن پس‌اندازش اشاره‌کرده است. کلاسون از زبان مرد ثروتمند این‌گونه بیان کرده است که او پس‌انداز یک سال خود را به جواهرفروش می‌دهد و او از بی‌تجربگی آرکاد استفاده کرده و به جای جواهر به او شیشه رنگی می‌دهد. این اتفاق منجر به شکل‌گیری آموزه‌ای مهم برای آرکاد، دوستان فقیر او و خوانندگان کتاب می‌شود. این آموزه و قانون مهم این است: هرگاه فرد برای سرمایه‌گذاری تجربه نداشته باشد و به فرد باتجربه‌ای مراجعه نکند باید اندوخته خود را از دست بدهد.

آشنایی با شخصیت‌های کتاب ثرتمندترین مرد بابل

کتاب ثرتمندترین مرد بابل

کتاب ثروتمندترین مرد بابل شامل مجموعه داستان‌هایی است با شخصیت‌های گوناگون. در این کتاب شخصیت آرکاد، ثروتمندترین مرد بابل، مرد فقیر نوازنده کوبی و دوست قدیمی و تهیدست دیگر او بن‌سیر در داستان نخست نقش دارند. توصیه‌های همین مرد ثروتمند، راهکارهای ارائه‌شده اقتصادی در کتاب ثروتمندترین مرد بابل است.

سارگون پادشاه بابل شخصیت خردمند داستان سوم است. او در سالی که فقر بر شهر سایه افکنده به دنبال راه‌حلی برای ایجاد آرامش و بازگرداندن ثروت به سرزمین و مردم شهر است. نوماسیر یکی دیگر از شخصیت‌های این کتاب است که در داستان چهارم با او آشنا می‌شویم. او پسر آرکاد ثروتمندترین مرد بابل است و از جانب پدر مامور حفظ و گسترش پنج قانون طلایی می‌شود. او با در دست داشتن لوحی که پدر قانون‌های ثروتمند شدن را بر آن نوشته راهی سفر می‌شود. در یکی دیگر از داستان‌های کتاب ثروتمندترین مرد بابل با دباسیر آشنا می‌شویم. فردی که اعتقاد دارد انسان هر چه گرسنه‌تر و فقیرتر باشد دارای ذهنی باز و روشن‌تر خواهد بود و ازاین‌رو راه‌های رسیدن به ثروت در ذهن افراد فقیر جرقه خواهد زد.


مشخصات کتاب ثروتمندترین مرد بابل

  • نویسنده: جورج ساموئل کلاسون
  • مترجم: فاطمه باغستانی
  • تعداد صفحات: 200 صفحه
  • انتشارات: نسل نواندیش
  • موضوع: موفقیت

آرش عظیمی

تمام تمرکزم بر این است که کسب و کارها به نتایج عالی در زمینه های توسعه سازمانی و بهبود عملکرد سازمانی دست یابند و خود را از هزینه ها و صرف زمانهای بسیار رهایی سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!