معرفی کتاب

معرفی کتاب زندگی خود را طراحی کنید

خلاصه نوشته
  • تهیه و ارائه نرم افزارهای سفارشی
  • تجزیه و تحلیل کلیه ی اطلاعات(اکسل، دیتابیس و ...)
  • تهیه و ارائه گزارشات، نمودار و داشبوردهای مدیریتی
  • ارائه نرم افزارهای تحت ویندوز، وب و موبایل
  • انجام امور دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی و فروش
  • طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی

کتاب زندگی خود را طراحی کنید (Designing Your Life) نوشته بیل بورنت و دیوید ایوانس، اساتید دانشگاه استنفورد آمریکا است که توسط رضا جمشیدی صفا ترجمه شده است.

بیل بورنت (Bill Burnett) و دیوید ایوانس (David Evans) نویسندگان کتاب، توضیح می‌دهند که وقتی در آمریکا سه چهارم کسانی که کار می‌کنند، شغل‌شان به رشته تحصیلی‌شان مربوط نیست، آیا ای جاد این انتظار در جوانان که باید شغلی متناسب با رشته تحصیلی‌ات داشته باشی، از همان ابتدا تضمینی برای ایجاد نارضایتی و دور شدن از شادمانی در باقیمانده‌ی زندگی نیست؟

کتاب زندگی خود را طراحی کنید، اثری پرفروش نوشته ی بیل بورنت و دیوید ایوانس است که نخستین بار در سال 2015 منتشر شد. اغلب ما صرف نظر از این که چه سن و سالی داریم، هنوز به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال اساسی هستیم: «زمانی که بزرگ شدی، می خواهی چه کاره شوی؟» در کتاب زندگی خود را طراحی کنید، دو طراح و مبتکر بزرگ جهان فناوری از تخصص خود بهره می گیرند تا به مخاطب خود، راه و روش رسیدن به مطلوب خود در زندگی را نشان دهند. برنامه ی فوق العاده موفق آن ها به اسم طراحی زندگی، به وسیله ی هزاران نفر، از دانش آموزان و میانسالان گرفته تا افراد بازنشسته، مورد تست و آزمایش قرار گرفته است. این روش ساده که برای اولین بار در قالب کتاب عرضه شده، به شما یاد خواهد داد که چگونه برای خلق زندگی مطلوبتان از ابزارهای بنیادین طراحی بهره ی کامل را ببرید.

در این کتاب، قدم به قدم پیش می­رویم تا نحوه‌ی برخورد صحیح با موضوعات زندگی و دغدغه‌های شغلی ­مان را یاد بگیریم؛ مسائلی که اکثر ما خواه‌ناخواه در زندگی خود با آن­ها سر و کار داریم.

حُسنِ این کتاب در این است که لحن آن به‌هیچ‌وجه خشک و رسمی نیست، زیرا نویسنده سعی کرده نکات لازم را از طریق داستان‌‌های جذابی که درمورد زندگی افراد مختلف نقل می‌کند، به ما آموزش دهد و با استفاده از تفکر طراحانه و برخورد واقع‌گرایانه با مسائل، به ما کمک کند که «زندگی دلخواه خود را طراحی کنیم!»

این کتاب به ما یاد می­ دهد که برای داشتن یک زندگی شاد و موفق لازم نیست حتماً تغییرات بزرگی در زندگی­ مان ایجاد کنیم؛ گاهی با یک تغییرِ نگرش و راه‌حل ساده، می توانیم «زندگی خوب و شادی برای خود بسازیم!»

در قسمتی از پیش گفتار کتاب آمده است:
در این کتاب، «بیل بورنت» و «دیوید ایوانس» به ما می­ گویند که چگونه تفکر طراحانه می­ تواند به ما کمک کند تا زندگی بسازیم که هم معنادار و هم موفقیت­ آمیز باشد. اهمیتی ندارد چه کسی بوده­ اید و کجا هستید، برای زندگی خود چه­ کار کرده­ اید، چقدر جوان یا مسن هستید – شما می­ توانید از همان تفکری استفاده کنید که شگفت­ انگیزترین تکنولوژی­ ها، محصولات و فضاها را به­ وجود آورد تا حرفه­ شغلی و زندگی خود را طراحی کنید – زندگی که موفقیت ­آمیز و لذت­ بخش باشد، و دائماً در آن خلاقیت و بهره ­وری موجود است.
در قسمتی از متن این کتاب آمده است:
زندگی تماما رشد و تغییر است. زندگی ایستا نیست. زندگی مقصد نیست. زندگی این نیست که یک بار برای همیشه به یک سوال پاسخ بدهیم و بعد بگوییم که آن تمام شده است. طراحی زندگی مسیری به سمت جلو است. همه ما باید بدانیم که برای کسی مهم هستیم. همه ما باید بدانیم که کار ما به پیشرفت دنیا کمک می کند. همه ما می خواهیم بدانیم که به بهترین وجه ممکن، عشق می ورزیم و زندگی می کنیم و این که ما با لذت این کار را انجام می دهیم.

موضوع قابل توجه در مورد کتاب، این است که در ابتدا داستان های جذابی از زندگی افراد روایت می شود و بعد با استفاده از تفکر طراحانه برای مشکلات آنها راه حلهای ساده و واقع گرایانه ارائه می گردد و سپس نکات مهم در قالب باکس‌های پیام به عنوان «باور غلط و راهکار برای تغییر نگرش» به خواننده یادآوری می شود.

قسمت هایی از کتاب زندگی خود را طراحی کنید
تغییر نگرش نسبت به سوال «وقتی بزرگ شوید می خواهید چه کاره شوید؟» این گونه است: «می خواهید به چه کسی و یا چه چیزی رشد پیدا کنید؟» زندگی تماما رشد و تغییر است. زندگی ایستا نیست. زندگی مقصد نیست. زندگی این نیست که یک بار برای همیشه به یک سوال پاسخ بدهیم و بعد بگوییم که آن تمام شده است. هیچ کس واقعا نمی داند که می خواهد چه باشد؛ حتا کسانی که تصمیم گرفته اند دکتر، وکیل و یا مهندس شوند؛ همه این ها تنها مقاصد مبهمی در مسیر زندگی است.
زندگی فراتر از چک حقوق و عملکرد کاری است. همه ما باید بدانیم که برای کسی مهم هستیم. همه ما باید بدانیم که کار ما به پیشرفت دنیا کمک می کند. همه ما می خواهیم بدانیم که به بهترین وجه ممکن، با بیشترین هدف و معنای ممکن، عشق می ورزیم و زندگی می کنیم و این که ما با لذت این کار را انجام می دهیم.
شما برنامه های مهمی برای اجرا دارید؛ شما انتخاب هایی برای انجام دارید؛ و زمانی که آن را انجام بدهید زندگی شما کاملا با قبل متفاوت خواهد شد. در این معنا طراحی جدید شما جایگزین طراحی قدیمی شما می شود – و این تغییر به راستی کار بزرگی است. شما می توانید آن را واقعا حس کنید.
 اعتقاد ناکارآمد: خوشحالی یعنی داشتن همه چیز. اصلاح: خوشحالی یعنی رها کردن چیزهایی که نیاز ندارید.
 داشتن زندگی منسجم به این معنی نیست که همیشه همه چیز در نظمی کامل باشد، بلکه یعنی شما در حال گذران زندگی مطابق با ارزش هایتان هستید و در طول مسیر، درستی و صداقت تان را قربانی نکرده اید.
 ذهن ما به شکل کلی تنبل است و دوست دارد هرچه سریعتر از شر مشکلات خلاص شود، بنابراین، اولین ایده ها را با هورمون های رضایت بخش و شادی آور احاطه می کند تا ما را وادار کند که «عاشق» آن ایده ها شویم. عاشق اولین ایده های خود نشوید.
قسمتی از کتاب صوتی زندگی خود را طراحی کنید

زندگی خود را طراحی کنید

بخشی از مقدمه کتاب زندگی خود را طراحی کنید

الن به سنگ ها علاقه مند بود او دوست داشت سنگ ها را جمع آوری کند و بر اساس اندازه، شکل، نوع و رنگ، آن ها را دسته بندی نماید پس از دو سال تحصیل در یک دانشگاه معتبر زمان آن فرا رسیده بود تا الن رشته اصلی اش را انتخاب کند. او نمی دانست می خواهد چه کار کند و هیچ ایده ای برای شغل آینده اش نداشت اما زمان انتخاب فرا رسیده بود زمین شناسی در آن زمان بهترین رشته به نظر می‌رسید از این گذشته او واقعا سنگ ها را خیلی دوست داشت پدر و مادر الن به دخترشان افتخار می‌کردند رشته زمین شناسی: او در آینده یک زمین‌شناس خواهد شد زمانی که الن فارغ التحصیل شد و به خانه پیش پدر و مادرش برگشت شغل پرستاری بچه و بیرون بردن سگ ها برای پیاده روی را آغاز کرد تا بتواند پول کمی در بیاورد پدر و مادر الن گیج شده بودند این همان چیزی است که الن قبلا در دبیرستان انجام می داد

والدین او کلی پول بابت تحصیل علم در خارج در دانشگاه پرداخته بودند آن ها از خود می پرسیدند چه زمانی قرار است خرج شود و دخترشان به یک زمین شناس تبدیل گردد چه زمانی قرار است علم حرفه شغلی اش را آغاز کند آیا این چیزی است که او این همه برایش درس خوانده بود آیا این چیزی است که او قرار بود انجام دهد مسئله این است الن فهمیده بود که نمی خواست یک زمین‌شناس شود او اصلاً علاقه‌ای به صرف وقت برای مطالعه فرآیندها مواد و یا تاریخ زمین نداشت.

او از کار صحرایی کار برای شرکت های منابع طبیعی و یا آژانس های محیط زیستی خوشش نمی‌آمد نقشه کشی و یا گزارش نویسی را دوست نداشت علم رشته زمین شناسی را به صورت پیش‌فرض انتخاب کرده بود چون که او سنگ ها را دوست داشت و اکنون الان مدرک به دست، با والدین ناامید اصلا نمی دانست چگونه شغلی پیدا کند و با باقی زندگی اش چه کار کند همانطور که همه به الن می گفتند اگر چهار سال دانشگاه بهترین سال های زندگی اش باشد او دیگر هیچ راهی به جز غصه خوردن ندارد اما او نمی دانست این تنها او نیست که در رشته تحصیلی خود مشغول به کار نشده است در حقیقت در ایالات متحده تنها 27 درصد از فارغ التحصیلان دانشگاه در شغلی مشغول به کار می شوند که مرتبط با رشته تحصیلی آن هاست این عقیده که رشته تحصیلی شما مرتبط با شغلی است که تا آخر عمرتان انجام می دهید و اینکه دوران دانشگاه (قبل از زندگی همراه با سخت کوشی و ملالت) بیانگر بهترین سال‌های زندگی است دو مسئله ای است که ما را آن ها را باور های غلط می نامیم این افسانه ای که بسیاری از مردم را از طراحی زندگی که دوست دارند باز می دارد.

جین در واقع در اواسط دهه سوم زندگی اش نتیجه تلاش های مستمر خود را گرفت او پیشتر خیلی زود وارد مسیر موفقیت شده بود و توانسته بود در این مسیر بماند جین فارغ التحصیل دبیرستان و دانشگاهی معتبر بود و به شرکتی ملحق شده بود که کارهای مهم و تاثیرگذاری انجام می‌داد، او واقعاً در مسیر موفقیت پیش می رفت دانشگاه مدرسه حقوق ازدواج حرفه شغلی و هر چیز دیگری در زندگی جین دقیقا مطابق با برنامه‌ ریزی قبلی او از کار درآمده بود عزم راسخ و سخت‌کوشی جین هر آنچه خواسته بود را به او داده بود او نماد دست آورد و موفقیت بود اما جین یک راز داشت او بعضی شب ها بعد از اینکه از شرکت حقوقی یکی از خسته کننده ترین نام هایی که در سیلیکون ولی می‌شناخت با اتومبیل به خانه می رفت از زمانی که چراغ های دره را روشن می‌کردند تا دیر وقت بر روی عرش می نشست و گریه می‌کرد جین هر چیزی که فکر می کرد باید داشته باشد و می خواست را داشت اما عمیقا احساس بدبختی می‌کرد او می‌دانست با این زندگی که برای خود ساخته بایستی احساس خوشبختی و سعادت مندی کند اما اینگونه نبود حتی اندکی هم احساس خوشبختی در بحث نمی شد این تصور می‌کرد که مشکل از پوست چه کسی هر روز صبح به عنوان نماد موفقیت بیدار می‌شود و شب ها با احساس دلهره به خواب می رود و حس می‌کند انگار چیزی گم کرده است آیا آن چیز در طول مسیر گم شده بود زمانی که همزمان به همه چیز دارید و هیچ چیزی ندارید به کجا بروید همانند الن دین باور غلطی در ذهن خود داشت او معتقد بود که اگر سوار چرخ و فلک شود و به تمامی حلقه های فلزی چنگ بزند شادی را خواهد یافت در واقع دین تنها نیست در آمریکا دو سوم کارمندان از شغل خود راضی نیستند و در حقیقت 15 درصد آنها از شغلشان متنفرند باور غلط اگر موفق باشید خوشحال خواهید بود تغییر نگرش خوشحالی واقعی از طراحی زندگی نشأت می گیرد که برای شما کار کند دونالد پیشتر به اندازه کافی پول درآورده بود او بیش از 30 سال در یک شغل کار کرده بود وام های خانه اش تقریبا پرداخت شده بود بچه هایش همه از دانشگاه فارغ التحصیل شده بودند.

پاداش بازنشستگی خود را با دقت سرمایه گذاری کرده بود دونالد حرفه شغلی و زندگی سخت و یکنواختی داشت بیدار شدن سر کار رفتن پرداخت اقساط به خانه رفتن و خوابیدن روز بعد دوباره بیدار می شد و تمامی این کارها را از نو انجام می‌داد زندگی او پر از تکرار مکررات بود دونالد سال ها هم این سوال را بارها پرسیده بود این سوال همه جا همراه او بود در کافی شاپ پای میز شام در کلیسا و حتی در میخانه محلی جایی که چند پیک ویسکی اسکاتلندی این سوال را برای مدتی ساکت می کرد اما همیشه این سوال بازمی‌گشت برای نزدیک به یک دهه این سوال او را تا ساعت 2 صبح بیدار نگه می‌داشت و هنگامی که در مقابل آینه حمام می ایستاد از خود می پرسید چرا دارم این کار کوفتی را انجام می دهم این مرد حتی یک بار هم به یاد نداشت که در آینه به خودش نگاه کرده و پاسخ خوبی برای این سوال داشته باشد باور غلط دونالد مرتبط با باور غلط دین بود اما دونالد زمان بیشتری این باور غلط را در خود نگه داشته بود.

زندگی با کار موفق و آبرومند بایستی او را خوشحال کند این باید کافی باشد اما دونالد باور غلط دیگری هم داشت او نمی توانست از چیزی که همیشه انجام داده است دست بکشد اگر این مرد فقط می توانست در آینه به خود بگوید که او تنها نیست مجبور نبود چیزی که همیشه انجام داده است را ادامه دهد فقط در ایالات متحده بیش از 31 میلیون نفر بین سنین 44 و 70 سال کاری می‌خواهند که اغلب حرفه شغلی ارزش محور نامیده می شود یعنی شغلی که ترکیبی از مفهوم شخصی درآمد مستمر و تاثیر اجتماعی باشد بعضی از آن 31 میلیون نفر حرفه ای شغلیه ارزش محور خود را یافته اند و خیلی های دیگر نمی دانند از کجا شروع کنند و از این می ترسند که برای تغییر بزرگ در زندگی خیلی دیر است باور غلط خیلی دیر است تغییر نگرش برای طراحی زندگی که عاشق آن هستید هیچ وقت خیلی دیر نیست.

پشت جلد کتاب زندگی خود را طراحی کنید

«کتاب زندگی خود را طراحی کنید یکی از پرفروش ترین کتاب های سال 2016 میلادی در آمریکاست. موضوعات این کتاب بیشتر در مورد راهنمای شغلی، مهارت زندگی، خودشناسی، ابعاد طراحی و اجتماعی تصمیم گیری است. این کتاب حداقل به شما یاد می دهد که چگونه در هر سن یا مرحله ای که هستید، یک زندگی خوب را برای خود «طراحی کنید» و بسازید.

این کتاب یک راهنمای شغلی و مهارت زندگی است و برای کسی که بخواهد زندگی و شغل مورد غلاقه خود را بسازد، خواندن آن یک رویداد سرنوشت ساز محسوب می شود»

درباره‌ی نویسندگان کتاب زندگی خود را طراحی کنید
نویسندگان کتاب زندگی خود را طراحی کنید

(سمت چپ بیل بورنت و سمت راست دیوید ایوانس)

در نگاه اول با مشاهده‌ی نام کتاب و عنوان فرعی آن – چگونه زندگی خوب و شادی برای خود بسازیم – ممکن است فکر کنید با یک کتاب انگیزشی مواجه هستید: همان حرف‌های مبهم و کلی که سخنرانهای انگیزشی مطرح می‌کنند و چند ساعت پس از شنیدن حرف‌هایشان، همه چیز به حالت عادی بازمی‌گردد.

پرفروش بودن کتاب هم می‌تواند این گمان را تقویت کند.

اما با جستجوی نام Bill Burnett و David Evans در وب، می‌بینید که این دو نفر یکی از دوره‌های پرمخاطب دانشگاه استنفورد را تحت عنوان طراحی زندگی اجرا می‌کنند و مرکزی تحت عنوان لابراتوار طراحی زندگی یا Life Design Lab نیز در استنفورد تأسیس کرده‌اند.

هر دو نفر تجربه‌های متنوعی در زمینه‌ی طراحی داشته‌اند و مثال‌ها و خاطرات متنوعی از تجربه طراحی در شرکتهای اپل (Apple) و الکترونیکس آرتس (EA) را توشه‌ی راه خود کرده‌اند.

نویسندگان، کتاب چگونه زندگی خود را طراحی کنیم را به زبان بسیار ساده نوشته‌اند. اما ساده بودن در این‌جا به معنای سطحی بودن نیست. بلکه اتفاقاً مشخص است کوشیده‌اند مفاهیم عمیق و مهم را به زبانی بسیار ساده در اختیار مخاطب قرار دهند.


مشخصات کتاب زندگی خود را طراحی کنید

  • نویسنده: بیل بورنت – دیوید ایوانس
  • مترجم: رضا جمشیدی صفا
  • تعداد صفحات: 300 صفحه
  • انتشارات: فرادانش البرز
  • موضوع: موفقیت

آرش عظیمی

تمام تمرکزم بر این است که کسب و کارها به نتایج عالی در زمینه های توسعه سازمانی و بهبود عملکرد سازمانی دست یابند و خود را از هزینه ها و صرف زمانهای بسیار رهایی سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
error: Content is protected !!