معرفی کتاب 48 قانون قدرت
- تهیه و ارائه نرم افزارهای سفارشی
- تجزیه و تحلیل کلیه ی اطلاعات(اکسل، دیتابیس و ...)
- تهیه و ارائه گزارشات، نمودار و داشبوردهای مدیریتی
- ارائه نرم افزارهای تحت ویندوز، وب و موبایل
- انجام امور دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی و فروش
- طراحی سایت و فروشگاه اینترنتی
کتاب 48 قانون قدرت پرفروشترین اثر برای کسانی است که خواهان قدرت هستند یا میخواهند خود را در برابر قدرت دیگران تجهیز کنند. رابرت گرین در این کتاب به شما میآموزد چگونه در تمام عرصههای زندگی قدرتمند شوید.
رابرت گرین (Robert Green) این اثر را سال ۱۹۹۸ منتشر کرد که پس از مدتی کوتاه جزء آثار پرفروش در عرصه بینالمللی شد. او حدود بیست سال درباره قدرت، تحقیقات گسترده کرد و تمام نتایج آن را در قالب چندین کتاب منتشر کرد.
گرین در تمام تحقیقات خود دنبال پاسخ این سؤال بود که چرا برخی افراد در طول تاریخ به قدرت میرسند و سرنوشت خود و دیگران را دگرگون میکنند. او در کتاب 48 قانون قدرت (The 48 Laws Of Power) خلاصهای از تاریخ سه هزار ساله قدرت چهرههای تاریخی بزرگ مانند نیکولا ماکیاولی، سان تزو، ملکه الیزابت اول، هنری کسینجر و دیگر شخصیتهای مشهور را در قالب 48 فصل بیان کرده و هر فصل را به یک قانون اختصاص داده است.
قدرت یک بازی اجتماعی است و برای آموختن و تسلط بر آن باید توانایی خود را در مطالعه و شناخت مردم تقویت کنید. اندیشمند و درباری بزرگ قرن هفدهم، بالتازار گراسیان در این باره مینویسد: «بسیاری از ما وقتمان را برای مطالعه خواص گیاهان دارویی یا خصوصیات حیوانات سپری میکنیم. آیا مطالعه و شناخت ویژگیهای انسانهایی که با آنها زندگی میکنیم و با آنها میمیریم، به این اندازه مهم نیست؟» کسی در این عرصه بازیکن ماهری میشود که روانشناس قابلی باشد، انگیزهها را تشخیص دهید و در پس غبار مهآلودی که افراد، اطراف کارهایشان ایجاد کردهاند، خود واقعیشان را ببینید. بهترین دانشی که میتوانید برای دستیابی به قدرت داشته باشید، شناخت انگیزههای پنهان افراد است زیرا این شناخت، فرصتهای خوبی برای فریب و اعمال نفوذ ایجاد میکند.
آدمی پیچیدهترین موجود است و میتوان او را یک عمر نظاره کرد بیآنکه به شناخت کاملی از او دست یافت. پس بسیار مهم است که از همین حالا کسب مهارت در این زمینه را شروع کنید. قبل از هر چیز این اصل را به خاطر بسپارید: هرگز بین کسی که بررسی میکنید و کسی که به او اعتماد میکنید، تفاوتی قائل نشوید. هرگز به طور کامل به کسی اطمینان نکنید و همواره همه افراد را از جمله دوستان و کسانی که عاشقشان هستید، زیر نظر بگیرید.
باید بیاموزید همیشه مسیر غیرمستقیم دستیابی به قدرت را در پیش بگیرید. فریبکاریهایتان را زیر نقاب مهربانی پنهان کنید. مثل توپ بیلیارد باشید که قبل از رسیدن به هدف، چندین بار به توپهای دیگر و کنارههای میز برخورد میکند. حرکات شما نیز باید طوری باشند که طرف مقابل نتواند آنها را تشخیص دهد. در دربار امروزی تنها میتوانید با تمرین غیرمستقیم در شرایطی که مجری اصلی بازی هستید، به پیروزی برسید و الگوی اصالت باشید.
اول از همه از آنا بیلر تشکر می کنم که در ویرایش و تحقیق های این کتاب کمک فراوانی کرد و دیدگاههای ارزشمندش در شکل گیری مفاد ۴۸ قانون قدرت نقشی مهم داشت. بدون او این کار امکان پذیر نبود.
افزون بر این، باید از دوست عزیزم، میشل شوارز، تشکر کنم که باعث راه یافتن من به مدرسه ی هنر فابریکای ایتالیا بود و مرا به یوست الفرز معرفی کرد؛ شریک من و همکارم در نوشتن این کتاب. در دنیای ساده ی فابریکا بود که من و یوست به بی زمانی ماکیاولی پی بردیم و از بحثی که در ونیز داشتیم، این کتاب زاده شد.
مایلم از هنری لی گوبین تشکر کنم؛ کسی که حکایت های بسیاری از قانون های ماکیاولی را در اختیارم گذاشت؛ به ویژه آنهایی که در ارتباط با شخصیت های فرانسوی بی شماری هستند که نقش بزرگی در کتاب بازی می کنند.
همچنین، می خواهم از لس و سامیکو بیلر تشکر کنم؛ افرادی که کتابخانه ی خود را برای نگاشتن مطالب مربوط به تاریخ ژاپن به من امانت دادند و در نگارش مطالب مربوط به مراسم چای به من کمک کردند. همین طور باید از دوستم الیزابت یانگ برای مطالب تاریخ چین تشکر کنم.
چنین کتابی تا اندازه ی زیادی به تحقیق ها و مطالب قابل دسترس بستگی دارد و من از این بابت به ویژه از کتابخانه ی تحقیقی اوکلا سپاس گزارم. روزهای شگفت انگیزی را در مجموعه های بی مانندش سپری کردم.
پدر و مادرم، لارت و استانلی گرین، برای صبر و پشتیبانی شان سزاوار سپاس بی پایانی هستند.
و فراموش نکرده ام که از گربه ام، بوریس، تشکر کنم که در روزهای بی پایان نگارش همیشه همراهم بود.
در پایان، سپاس از همه ی آنها که با کاربرد ماهرانه ی قانون های قدرت طی سالیان مرا آزار داده و رنجاندند. از اینکه انگیزه ی نگارش ۴۸ قانون قدرت را در اختیارم گذاشتید، بدون هیچ کینه ای از شما سپاس گزارم.
رابرت گرین
کتاب ۴۸ قانون قدرت را نوعی کتاب راهنما در مورد هنر عملکرد غیرمستقیم بدانید. این قوانین بر اساس نوشتههای مردان و زنانی است که بازی قدرت را بررسی کردهاند و بر آن تسلط یافتهاند. محدوده زمانی این نوشتهها به بیش از سیصد سال پیش بازمیگردد و در تمدنهای مختلفی همچون چین باستان و رنسانس ایتالیا پدید آمده است. با وجود این، تمام این حکایات، درونمایههایی مشترک دارند که بر ماهیت قدرت اشاره میکنند و باید به طور مفصل در مورد آنها صحبت کرد.
این قوانین فرضیه سادهای دارد: انجام برخی کارها قدرت افراد را افزایش میدهد (رعایت قانون) و انجام برخی دیگر موجب کاهش قدرت یا حتی نابودیتان میشود (سرپیچی از قانون). تمامی این سرپیچیها و رعایتها با مثالهایی تاریخی توضیح داده شدهاند. این قوانین قطعی است و تاریخ انقضا ندارد.
با خواندن این ۴۸ قانون قدرت، شناختی کلی به دست میآورید و اگر کمی باهوش باشید، میتوانید آنها را در موقعیتهای مختلف به کار گیرید. هرچند شاید برخی از این قوانین با زندگی شما ارتباط مستقیمی نداشته باشد اما به مرور زمان کاربردهای ظریف آنها را میفهمید. با مروری بر کلیات موضوع، ارزیابی بهتر نسبت به کارهای گذشته و مهار بهتر در مورد لحظههای آتی خواهید داشت. پس از مطالعه کامل این کتاب، نسبت به تمامی قوانین تأمل کنید. این کتاب طوری طراحی شده تا بتوانید قانونی که در یک لحظه خاص برایتان مناسبتر است، تشخیص دهید. برای مثال، اگر با مقام ارشد خود مشکل دارید و نمیفهمید چرا تلاشهای شما را نمیبیند و از شما قدردانی نمیکند، چندین قانون وجود دارد که به طور خاص به رابطه زیردست با بالادست اشاره میکند. پس شک نکنید که یکی از این قوانین را زیر پا گذاشتهاید. با خواندن بندهای اول ۴۸ قانون در فهرست کتاب، میتوانید قانون مربوطه را بیابید.
جملات برگزیده کتاب 48 قانون قدرت:
پشت جلد کتاب 48 قانون قدرت
در بخشی از کتاب 48 قانون قدرت میخوانیم:
شکارچیان ماری را تعقیب میکردند. مار از کشاورزی خواست تا زندگیاش را نجات دهد. کشاورز برای پنهان کردن مار، چمباتمه زد و اجازه داد، مار داخل شکمش برود اما وقتی خطر رفع شد و کشاورز از مار خواست تا بیرون بیاید، مار نپذیرفت زیرا درون شکم کشاورز گرم و امن بود. در راه بازگشت به خانه، کشاورز، مرغ ماهیخواری را دید و پیش او رفت و ماجرا را در گوشش گفت. ماهیخوار گفت که چمباتمه بزند و به خودش فشار بیاورد تا مار خارج شود. وقتی مار سرش را بیرون آورد، ماهیخوار آن را گرفت و بیرون کشید و کشت. کشاورز بیم داشت که سم مار هنوز در بدنش باشد.
مرغ ماهیخوار هم به او گفت برای درمان سم مار، باید شش پرنده سفید بخوری، کشاورز با خودش گفت که این مرغ ماهیخوار هم پرنده سفید است پس با خودش شروع میکنم. او ماهیخوار را به سرعت گرفت و آن را داخل کیسه انداخت و به خانه برد و به دیوار آویزان کرد. وقتی ماجرا را برای همسرش تعریف کرد، او گفت: «تعجب میکنم. پرنده به تو محبت کرده و تو را از شر دشمنی که در شکم داشتی، خلاص کرده است، حال تو به دامش انداختهای و از کشتنش حرف میزنی؟» سپس بیدرنگ مرغ ماهی خوار را آزاد کرد و ماهیخوار پرواز کرد و دور شد اما چشمهای همسر کشاورز را هم با منقار از کاسه در آورد و با خود برد.
مشخصات کتاب 48 قانون قدرت
- نویسنده: رابرت گرین
- مترجم: فاطمه باغستانی
- تعداد صفحات: 640 صفحه
- انتشارات: نسل نواندیش
- موضوع: موفقیت